به عشق نرگس مست تو باز می نوشم
اگرچه در نظرت من چراغ خاموشم
دوباره می شوم آغاز یک سحر با تو
اگر طلوع کنی از میان آغوشم
و باز نغمه بلبل به شوق بیداری
و باز زمزمه ای که وزیده در گوشم
تمام عالم هستی فدای مستی تو
که از تصور رویت هنوز مدهوشم
خوش است حال خیالت میان بیداری
که می شود همه کابوس ها فراموشم
خدا کند که نگیری زمن نگاهت را
به حق پرچم عشقی که مانده بر دوشم
باز ,شوم ,میان ,خیالت ,بیداریکه ,کابوس ,می شوم ,خیالت میان ,حال خیالت ,میان بیداریکه ,بیداریکه می
درباره این سایت